پسر هجده سالهی گیمر برای خرید بازی های کامپیوتری با ماسک ترسناک در تهران دست به سرقت زد و دستگیر شد.
با شکایت چندین زن و مرد در شعبه سوم دادسرای ویژهی سرقت از دو سارق با ماسک ترسناک ، دو متهم تحت تعقیب قرار گرفتند. یکی از شاکی ها زنی جوان بود که دربارهی سرقت اتفاق افتاده توسط دو جوان که ظاهرا یکی از آنها یک گیمر هجده ساله بوده است به بازپرس احمدزاده چنین گفت: حوالی غروب از محل کارم در مرکز تهران بیرون آمدم که به خانه بروم. به سمت خیابان اصلی صدای موتوری را از پشت سرم شنیدم. ترسیدم و احساس کردم که مرا تعقیب میکند، حدسم درست بود و دو سرنشین موتورسیکلت به من نزدیک شده و ناگهان به سمتم هجوم آوردند. آنها دو پسر بودند که صورتشان را با ماسک خاصی پوشانده بودند. روی ماسکشان تصویر عجیبی بود و به نظرم به بازیهای خشن رایانهای شباهت داشت.
او ادامه داد: فردی که تَرک موتور نشسته بود با تهدیدِ چاقو، گوشی موبایلم را که دستم بود قاپید. شوکه شده بودم ولی از ترس جانم حرفی نزدم. دزدان بعد از سرقت گوشی گرانقیمتم فرار کردند. میخواستم پلاک موتور را بردارم اما شماره اش ناخوانا بود و به نظرم با گل پوشانده شده بود. تنها چیزی که به نظرم خاص بود، ماسکهای دو سارق بود.
سرقت با ماسک ترسناک برای خرید بازی
ماجرای سارقان پس از تحقیقات گروهی از مأمورین آگاهی به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، کمی آشکار تر میشود. آنطور که از شواهد پیداست، سارقان ماسک دار بیشتر افرادی را که شبانه در مناطق مختلف تهران مشغول مکالمه با تلفن همراه یا گوش کردن موسیقی با هندزفری بودند، هدف خود قرار دادند.
یکی از دو متهم، در حین آخرین عملیات سرقت موبایل به دلیل درگیر شدن با صاحب تلفن همراه گیر افتاد. در این درگیری متهمی که روی ترک موتورسیکلت نشسته به زمین میافتد و توسط مردمی که به خاطر فریاد های مرد جوان در منطقه جمع شده بودند، گیر میافتد. همدست او فرار میکند و او پس از دستگیری توضیح میدهد که هجده سال دارد و عاشق بازیهای رایانه ای است. او یک گیمر جوان است که به خاطر خریدن بازیهای رایانهای دست به سرقت زده است.
سارق هجده ساله در این باره چنین میگوید: من عاشق بازیهای رایانهای هستم. از صبح تا شب یا پای لپتاپ یا پیاس۴ هستم. معمولا بازی ها را اینترنتی میخریدم و با افراد مختلف بازی میکردم. ولی مدتهاست که با گرانی دلار بازی ها به شدت گران شدهاند. از طرف دیگر من بیکارم و هزینهی بازیها را از پدرم میگرفتم. اما آخرین بار، پدرم به خاطر قیمت های بالای بازی ها با پرداختن هزینهی آنها مخالفت کرد. من هم پولی برای خرید آنها نداشتم. همین باعث شد تا در این سن و سال کم تبدیل به یک دزد شوم.
استفاده از ماسک ترسناک به خاطرعشق به بازی های رایانهای
سارق هجده ساله دربارهی چگونگی آشنایی با همدست خود که با اطلاعات به دست آمده از او دستگیر شده، میگوید: او یک خلافکار سابقه دار است. در پارک با هم آشنا شدیم. دقیقا یک ماه قبل بود که او را دیدم. تازه از زندان آزاد شده بود و آنطور که میگفت، دو سالی میشد که به اتهام زورگیری و کیف قاپی زندان بود. او وقتی شنید که من در حسرت بازیهای رایانهای هستم به من پیشنهاد سرقت داد و اطمینان داد که دستگیر نمیشویم. خودش به من آموزش سرقت و گوشیقاپی داد.
یکی از دو متهم، در حین آخرین عملیات سرقت موبایل به دلیل درگیر شدن با صاحب تلفن همراه گیر افتاد. در این درگیری متهمی که روی ترک موتورسیکلت نشسته به زمین میافتد و توسط مردمی که به خاطر فریاد های مرد جوان در منطقه جمع شده بودند، گیر میافتد. همدست او فرار میکند و او پس از دستگیری توضیح میدهد که هجده سال دارد و عاشق بازیهای رایانه ای است. او یک گیمر جوان است که به خاطر خریدن بازیهای رایانهای دست به سرقت زده است.
در ادامه، گیمر جوان میگوید که بعد از چند بار آموزش با همدست خود با ماسک ترسناک به چهره، شروع به سرقت میکنند. او میگوید که ایدهی ماسک ها از عشق او به بازیهای رایانهای نشأت میگیرد. و با دیدن این ماسک ها از آنها خوشش آمده و آنها را به همدست خود پیشنهاد میکند.
او دربارهی پولی که از موبایلقاپی به دست میآورده، چنین میگوید: همدستم مالخری را میشناخت که گوشیها را از ما میخرید. با پولی که او به ما میداد موفق شدم بازی بخرم و خوشحال بودم.