بازگشت دختر فراری بعد از ۶ سال همه را غافلگیر کرد و راز گم شدنش فاش شد ! این دختر هنگامی که ۱۲ ساله بود از خانه فرار کرد و بعد از گذشت شش سال در ۱۸ سالگی با ۳ بچه بازگشت!
بازگشت دختر فراری ۱۲ساله بعد از ۶ سال
مهر ماه سال۹۴ دختر ۱۲ساله ای به نام مهناز به طرز مشکوکی ناپدید شد، و مادرش همه‌جا را دنبال او گشت تا اینکه چند روز پیش با یک تماس تلفنی اسرار ناپدید شدن دخترگمشده فاش شد.
در همان سال مادرش به اداره پلیس رفت و گم شدن دخترش را گزارش داد او در توضیح ماجرا به پلیس گفت : وقتی از شوهرم جدا شدم، دخترم با من زندگی می‌کرد وآخرین بار برای رفتن به مدرسه از خانه بیرون رفت و ظهر بازنگشت. من به همه جا سر زدم اما هیچ‌کس خبری از او نداشت. و دوستانش هم نمی‌دانستند که چه بر سر دخترم آمده است.
جست‌وجو برای یافتن دختر گمشده
پس از اظهارات این زن، جست‌وجوی پلیس برای پیدا کردن دختر گمشده را آغاز کردند پس از مدتی مشخص شد که مهناز با یک پسر افغان به ترکیه فرار کرده است.
پس از مشخص شدن این موضوع مادر مهناز گفت: ما در جنوب تهران زندگی می‌کنیم. و روبه‌روی خانه ما مردی افغان به اسم محمد زندگی می‌کرد و کارگر ساختمانی نیمه کاره بود. گویا محمد در راه مدرسه دخترم را فریب داده و با او طرح دوستی ریخته و با هم به ترکیه فرار کرده‌اند.
۶سال بعد از گم شدن مهناز
در طی این ۶سال تلاش‌ها برای یافتن محل زندگی مهناز نتیجه ای نداشت تا اینکه چند روز قبل تماسی با مادر وی گرفته و معلوم شد که مهناز به ایران برگشته است.
مادر مهناز به اداره آگاهی تهران رفت و گفت: چند روز قبل مردی ناشناس موبایلم زنگ زد و گفت اطلاعاتی از دخترم دارد. آن مرد گفت دخترم از ترکیه به ایران آمده است و در یکی از محله‌های تهران زندگی می‌کند. وقتی از او خواستم آدرس و نشانی او را بدهد، گفت باید ۲میلیاردتومان به‌حساب او واریز کنم تا آدرس و نشانی او را بدهد.وقتی التماس کردم تلفن را قطع کرد و گفت هر وقت این مبلغ را تهیه کردی تماس بگیر. و تهدیدم کرد که اگر به پلیس ماجرا را بگویم جان دخترم به خطر می افتد.
شناسایی مرد افغانی
پس از اظهارات زن، تیم از مأموران پلیس آگاهی تهران، با دستور بازپرس دادسرای جنایی وارد عمل شدند و توانستند تماس گیرنده را که مردی افغانستانی بود شناسایی کنند.
او محل زندگی مهناز را لو داد و ادعا کرد وقتی از راز این دختر مطلع شده قصد اخاذی از خانواده‌اش را داشته است.
دختر گمشده که حالا زنی ۱۸ساله و مادر ۳فرزند است شناسایی شد و پس از احضار به دادسرا گفت: از بچگی با مادرم زندگی می کردم و او می‌گفت که پدرت تصادف کرده و فوت شده است اما پیش از اینکه خانه را ترک کنم متوجه شدم که او در تمام این سال‌ها به من دروغ گفته بود. پدرم زنده بود و وقتی به سراغش رفتم متوجه شدم که هنگام جدایی از مادرم حتی از باردار بودن او خبر نداشته و نمی‌دانسته که دختری دارد.
این تنها دلیل ناراحتی من از مادرم نبود، او همیشه مرا اذیت می‌کرد و کتکم می‌زد. گاهی مرا مجبور به تکدی‌گری می‌کرد و در سن ۱۲سالگی قصد داشت به اجبار مرا به عقد یکی از بستگانش درآورد اما من مخالفت کردم. و با محمد(جوان افغان) که مقابل خانه ما کارگری می‌کرد آشنا شدم.
قاچاقی به ترکیه رفتیم
وقتی ماجرای زندگی مرا شنید، پیشنهاد کرد که همراه او به ترکیه بروم و من هم قبول کردم. ما قاچاقی به ترکیه رفتیم و در آنجا ازدواج کردیم و کار می‌کردیم. من کارنظافت خانه‌ها را انجام می‌دادم و محمد باغداری می‌کرد. در این مدت صاحب ۳فرزند (۲پسر و یک دختر) شدیم. اما این اواخر مشکلات مالی به سراغمان آمد و ناچار شدیم به ایران برگردیم.
من دلم برای مادرم خیلی تنگ شده بود و دلم می‌خواست باردیگر صدایش را بشنوم و او را ببینم. در فکر پیدا کردن او بودم که متوجه شدم، یکی از آشنایان شوهرم به قصد اخاذی از مادرم با او تماس گرفته و همین باعث شد که همه‌چیز لو برود.
بازپرس پرونده پس از شنیدن حرف‌های مهناز، اظهارات او را ثبت کرد. تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.
