قتل دختر ۱۲ ساله با مشروب تقلبی در تهران !دو جوان با فروش مشروب آلوده به متانول باعث مرگ یک دختر۱۲ساله شدند.مرگ یک زن به کما رفتن و مسمومیت چند نفر دیگر با مشروبات تقلبی!
قتل دختر ۱۲ ساله با مشروب تقلبی
دو جوان با فروختن مقدار زیادی مشروب آلوده به متانول باعث مسمومیت دو نفر شدند که یکی از آنها دختربچه‌ای ۱۲ساله بود. این پرونده سال قبل با شکایت مردی به جریان افتاد. او گفت دختر من ریحانه دختربچه بود و سن‌و‌سالی نداشت. کسی که به او مشروب داده، مسئول مرگ دخترم است. پس از انتقال جسد ریحانه به پزشکی قانونی، تحقیقات آغاز شد.
من یک بلاک متنی هستم، روی دکمه ویرایش کلیک کنید تا این متن را تغییر دهید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.
مرگ دو نفر در اثر مشروب آلوده به متانول
مادربزرگ ریحانه در توضیح ماجرا به مأموران گفت: پدر و مادر ریحانه از هم جدا شده بودند و من از نوه‌ام مراقبت می‌کردم. ریحانه هر کاری می‌خواست انجام بدهد، از من اجازه می‌گرفت.
او شب قبل از حادثه گفت تولد دوستش روژین است و اجازه دادم او برود. شب تولد ریحانه به من زنگ زد و از گفت می خواهد شب را پیش دوستش بماند. من هم اجازه دادم چون روژین و خانواده‌اش را به‌خوبی می‌شناختم.
فردای آنشب مادر روژین با من تماس گرفت و گفت که حال ریحانه خوب نیست او را به بیمارستان برده‌اند. وقتی به بیمارستان رسیدیم، ریحانه جانش را از دست داده بود
ریحانه و حسنا خاله روژین مشروب خورده بودند و هر دو را به بیمارستان آوردهه بودند. ریحانه از شب قبل در بیمارستان بود و صبح فوت شد حسنا هنوز زنده بود و چند ساعت بعد از ریحانه فوت کرد.
به گفته پزشکان این دو متوفی با علائم سرگیجه و استفراغ شدید به بیمارستان برده شدند و ساعاتی بعد نیز به کما رفتند و فوت کردند.
بازجویی مادر روژین
مادر روژین در بازجویی گفت: ریحانه را چند سالی بود که می‌شناختم. او با مادربزرگش زندگی می‌کرد؛ به‌همین‌خاطر من خیلی با او مهربان بودم و مثل دختر خودم با او رفتار می‌کردم.
ریحانه خیلی تنها بود. او همه حرف‌هایش را به من می‌زد و من مثل یک مادر برایش بودم و به خاطر شرایطی که داشت، به او توجه زیادی می‌کردم.
تولد روژین بود و من دوستانش را به همراه خواهرم به جاده چالوس بردم و بعد هم به خانه برگشتیم؛ اما روژین گفت دوست دارد شب را پیش خواهرم بماند و بعد هم ریحانه اجازه گرفت که بماند. او به خانه خواهر من رفت و من هم دیگر نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده است تا اینکه خواهرم تماس گرفت و کمک خواست و ما هم رفتیم و آنها را به بیمارستان بردیم.
او در ادامه گفت: خواهر من چنین کاری نمی‌کرد و من هیچ وقت ندیده بودم او مشروب بخورد. من خودم هم تعجب کردم که چنین اتفاقی افتاد. وقتی خواهرم تماس گرفت، من فکر کردم شاید غذایی خورده و مسموم شده‌اند.
اولین باری بود که چنین اتفاقی می‌افتاد؛ اما وقتی به بیمارستان رفتیم، خواهرم به پرستار گفت مشروب خورده است. پلیس با بررسی تلفن همراه ریحانه به شماره تلفن جوانی به نام سهیل رسید و متوجه شد سهیل مشروب‌فروش غرب تهران است.
اعترافات سهیل
سهیل بعد از بازداشت دراعترافش گفت: من به ریحانه مشروب دادم؛ اما کار من الکل صنعتی نیست و الکل خوراکی می‌فروشم.
او ۱۴ قوطی مشروب از من گرفت. دوستم سپهر آنها را به ریحانه تحویل داد. وقتی سهیل مورد پرسش قرار گرفت که چرا چنین جرمی را مرتکب شده و چرا سن ریحانه را در نظر نگرفته است، گفت: این دختر اصلا مثل یک دختر ۱۲ساله نبود. من فکر می‌کردم او دختری ۱۸ یا ۱۹ساله است.
ریحانه جثه درشتی داشت و لباس‌پوشیدنش هم به یک دختر ۱۲ساله نمیخورد. من نفهمیدم او کودک است. آن روز من به ۲۵ نفر مشروب فروختم؛ اما هیچ‌کدام شکایتی نکردند.
آسیب چند نفر دیگر بر اثر مصرف الکل صنعتی
در‌حالی‌که پرونده تشکیل شده و در حال رسیدگی بود، شکایات مشابه دیگری نیز مطرح شد. چند گزارش نیز از بیمارستان‌های مختلف نشان داد چند نفر بر اثر مصرف الکل صنعتی دچار آسیب جدی شده‌اند.
یکی دیگر از مصدومان با مشروب تقلبی گفت: من برای یک میهمانی شبانه مشروب خریده بودم و خیلی هم کم مصرف کردم؛ ولی بعد از خوردن آن دچار آسیب شدید شدم و یک ماه در کما بودم. بعد که به هوش آمدم، دکترها گفتند خیلی شانس آوردی که نمردی. پلیس متوجه شد سرنخ همه این مشروب‌ها به سهیل و سپهر می‌رسد.
مرگ بر اثر مصرف الکل صنعتی
پزشکی قانونی نیز بعد از کالبدشکافی و سم‌شناسی اجساد ریحانه و حسنا اعلام کرد این دو بر اثر مصرف الکل صنعتی دچار پارگی رگ و مرگ شده‌اند. با تکمیل تحقیقات پدر و مادر ریحانه و اولیای‌دم حسنا شکایت خود از دو مرد مشروب‌فروش را به اتهام قتل مطرح کردند. در نهایت بازپرس با صدور قرار مجرمیت برای دو مرد جوان به اتهام تسبیب در قتل شبه‌عمد دو متهم را راهی زندان کرد و با صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
یا خدا دختر ۱۲ سالهههه