مرد مشهدی پس از طلاق صوری همسرش با زنجیر موتورسیکلت او را کشت

مرد مشهدی پس از طلاق صوری همسرش با زنجیر موتورسیکلت او را کشت و پس از صرف ناهار در کنار ۵ فرزند ش، ماجرا را به پلیس و امدادگران اورژانس اطلاع داد.

مرد مشهدی پس از طلاق صوری همسرش با زنجیر موتورسیکلت او را کشت

این زن و شوهر که ۵ فرزند داشتند و در در منطقه پنجتن مشهد در خانه ای کوچک زندگی می کردند برای دریافت مستمری طلاق صوری گرفته بودند اما زن پس از مدتی تغییر کرد و مرد متوجه تغییر رفتار همسرش و معاشرت های او و پوشش نامناسب او شد.علیرضا مرد ۴۰ ساله هر روز از این رفتارها خشمگین تر می شد و تحمل می کرد تا اینکه روز گذشته مشاجره سختی بین او و همسرش به فاجعه تبدیل شد.

 علیرضا که خشمگین بود جلوی چشم ۵ فرزندش به حیاز رفت و با زنجیری که موتور را با آن قفل می کرد برگشت و فریادکشان به طرف همسر ۳۵ ساله اش که حنیفه نام داشت حمله کرد و او را به اتاق خواب برد در را قفل کرد و با زنجیر به جان همسرش افتاد. او فریاد می زد اما هیچ کدام از فرزندانش اهمیتی به این حادثه تلخ نمی دادند. چندی بعد علیرضا از اتاق بیرون آمد و ناهار را آماده کرد و از بچه ها خواست سر سفره بنشینند. هرکدام از بچه ها گاهی نیم نگاهی به اتاق خواب می انداختند اما پیکر مادرشان همچنان بی حرکت در کف اتاق قرار داشت. چند ساعت بعد، علیرضا با خواهرش تماس گرفت و ماجرا را گفت و او سراسیمه خود را به منزل آنها و با اورژانس و پلیس تماس گرفت وقتی نیروهای اورژانس رسیدند مشخص شد که زن علایم حیاتی ندارد و چند ساعت قبل جان خود را از دست داده است.

پلیس مشهد به محل وقوع حادثه رفت و علیرضا را دستگیر کرداو در توضیح ماجرا گفت: از ۳ سال قبل اختلافات ما وقتی شروع شد که او اصرار داشت برای آن که بتواند حقوق مستمری پدر فوت شده اش را از سازمان تامین اجتماعی دریافت کند، پس از اینکه مهر طلاق در شناسنامه اش ثبت شد رفتارها و نوع پوشش او به طرز عجیبی تغییر کرد. با آن که در کنار یکدیگر و با صیغه محرمیت زندگی می کردیم ولی از وضعیت ظاهری همسرم به شدت رنج می کشیدم.

او مبلغی از پس اندازهایمان را به مرد دیگری داده است

با کنکاش در معاشرت ها و گوشی تلفن او متوجه شدم که او مبلغی از پس اندازهایمان را به مرد دیگری داده است تا خودرو ثبت نام کند! دیگر تحمل این شرایط برایم امکان نداشت و هر روز مشاجره های ما به کتک کاری و درگیری می رسید تا این که بالاخره به شدت عصبانی شدم و  قفل و زنجیر موتورسیکلت را باز کردم و آن قدر همسرم را زدم تا این که بیهوش کف اتاق خواب افتاد و بعد هم وقتی احتمال مرگ او را دادم با پلیس و اورژانس تماس گرفتم اما قصد کشتن او را نداشتم!

حالا ۵ فرزند آنها نه تنها مادری ندارند بلکه پدر هم پشت میله های زندان است. بررسی های تخصصی درباره زوایای قتل ادامه دارد.