کتاب سال بلوا رمانی از عباس معروفی روایت یک عشق عمیق است که در فاصله سال های ۱۳۶۸-۱۳۷۱ به نگارش در آمده است.
یک رمان تراژدیک و عاشقانه در زمانه ای پر آشوب .
خلاصه کتاب سال بلوا :
و عشق آغاز بلواست …
داستان در زمان جنگ جهانی دوم و حکومت رضا شاه پهلوی اتفاق می افتد .
کتاب سال بلوا داستان دختری به نام نوشافرین را روایت می کند که به وعده ی شاه(مهاجرت به سنگسر برای کنترل عشایر منطقه ) همراه پدرش سرهنگ نیلوفری و مادرش به سنگسر می آید ، وعده ی شاه هرگز به موعود نمی رسد و سرهنگ نیلوفری از اندوه نابینا می شود و سرانجام در حسرت آرزوی نا فرجامش می میرد و جهان را ترک می کند .
در همین زمان فصل عاشقی نوشا ی ۱۷ ساله می رسد که در رفت و آمد به باغات درگزین شیفته ی حسینای کوزه گر می شود و سخت به او دل می بندد .
اما نوش آفرین مجبور می شود با دکتر سرشناس شهر که یک مرد میانسال است به نام معصوم ازدواج کند .در حالیکه نوش آفرین هیچ علاقه ای به او ندارد .
ادامه ی داستان کتاب سال بلوا :
در ادامه داستان ، معصوم به علاقه و عشق میان نوشا و حسینا پی می برد و در حالی که به خاطر اوضاع و شرایط بد سیاسی از نظر روانی به شدت دچارپرش افکار شده است تمام ناراحتی های خود را با کتک زدن و شکنچه نوشا تخلیه می کند و تمام تلاش خود را می کند تا حسینا که حالا به یک معترض سیاسی تبدیل شده است را به دام طناب بیاندازد .
به طور کلی داستان در هفت فصل و یا هفت شب اتفاق می افتد و در حالی که نوشا به خاطر ضرب و جرح همسرش در بیمارستان بستری است این خاطرات را مرور می کند.
شما درطول تمام داستان شاهد ظلم و ستم زورگویانه مرد و جامعه مرد سالاری در زمان حکومت رضاخان هستید. زمانی که زن ها هیچ ارزش و جایگاهی نداشتند و حتی گاهی اوقات به چشم هرزه به آن ها نگاه می شد. زنانی که تنها وظیفه شان ماندن در کنج خانه و خدمت رسانی به مردان تلقی می شد.
عباس معروفی نمونه بارز قدرت طلبی مردانه، جریان یک عشق ممنوعه و سرگذشت زنان همیشه مظلوم و ستم دیده را به تحریر درآورده است .
زبان و سبک نثر کتاب سال بلوا:
کتاب بدون هیچ حاشیه ای شروع و وارد داستان اصلی می شود، داستان به طور کلی به روش اول شخص نوشته شده است و از زبان نوشا روایت می شود سال بلوا یک کتاب نوگرا و مدرن است و در عین حال که به آینده اشاره دارد داستان ها و اتفاقات گذشته را بازگو می کند به این صورت که فصل اول به گونه ای نوشته شده که در پایان داستان و فصل آخر با هم در آمیخته می شود.
در کتاب سال بلوا داستانی منسجم و سریالی مطالعه نمی کنید و داستان ها به شکل نامنظم و از هم گسیخته روایت می شود و خواننده با کنار هم چیدن داستان ها باید به موضوع کلی داستان پی ببرد .
بخش هایی از کتاب سال بلوا :
گاهی احساس می کردم دنیا بر اساس عقل و منطق مردانه می گردد که مردها شوهر زن ها بشوند و صورتشان را چروکیده کنند، اگر توانستند بچه به دامنشان بیندازند و اگر نتوانستند اشکشان را در بیاورند. زن موجودی است معلول و بی اراده که همه جرئت و شهامتش را می کشند تا بتوانند برتریشان را به اثبات برسانند. مسابقه مهمی بود و مرد باید برنده می شد.
جهان باتلاقی گندیده و مرگبار است که نباید دست و پا زد، آرام آرام باید زندگی کرد و مرد و رفت.
حسینا گفت:”می دانی اولین بوسه جهان چطور کشف شد؟”
دست هاش تا آرنج گِلی بود، گفت که در زمان های بسیار قدیم زن و مردی پینه دوز یک روز به هنگام کار بوسه را کشف کردند. مرد دست هاش به کار بود، تکه نخی را با دندان کند، به زنش گفت بیا این را از لب من بردار و بینداز. زن هم دست هاش به سوزن و وصله بود، آمد که نخ را از لب های مرد بردارد، دید دستش بند است، گفت چه کار کنم. ناچار با لب برداشت، شیرین بود، ادامه دادند.
