ماجرای دختر ۱۵ ساله ای به نام شیما که به دست پیرمرد ۶۰ ساله به قتل رسید و در حیاط خانه دفن شد را در پایگاه خبری دخالت بخوانید.
مرد میانسالی مدعی شد دخترش از خانه قهر کرده و رفته است اما چند ساعت بعد در تماس با خانه گفته که در حوالی پارکینگ بیهقی است و به خانه برمیگردد اما دیگر خبری از او نشد و تلفن همراهش نیز خاموش است. پس از این شکایت تحقیقات برای یافتن شیما ۱۵ ساله آغاز شد. در بررسی دوربینهای مداربسته پارکینگ بیهقی مشخص شد شیما سوار یک خودروی پژو پرشیا سفیدرنگ شده و رفته است.
اعترافات دروغین قاتل
پس از شناسایی مالک خودرو به نام بهلول ۶۱ ساله وی بازداشت شد اما مدعی شد او راننده مسافربر است و این دختر را به عنوان مسافر سوار کرده و به حوالی خیابان گرگان برده است و دیگر از سرنوشت او خبری ندارد. بدینترتیب وی آزاد شد اما با گذشت حدود یکسال از این ماجرا کارآگاهان پلیس دوباره به این نتیجه رسیدند که این مرد مرموز تنها سرنخ برای یافتن شیما است او را بازداشت کردند. اینبار وی مدعی شد شیما را به خانهاش برده و یکشب در خانه وی بوده اما روز بعد دختر نوجوان از خانه او رفته است.
تناقضگوییهای این مرد ظن مأموران را به وی بیشتر کرده بود بازجوییها از وی شدت گرفت. این بار مرد دروغگو مدعی شد شیما ۲ هفته در خانه وی بوده اما شب حادثه پس از مصرف مواد مخدر به خواب رفته و صبح روز بعد بهلول متوجه شده دخترک نفس نمیکشد و جان باخته است بنابراین جسد وی را کنار رودخانه ارس دفن کرده است.
اما کارآگاهان وقتی به محل دفن رفتند متوجه شدند جسدی در کار نیست. اینبار بهلول مدعی شد جسد را به جاده چالوس برده و رها کرده است اما باز هم اعترافات او دروغ از آب درآمد.
ماجرای قتل دختر ۱۵ ساله به دست پیرمرد
با شدت گرفتن تحقیقات پلیسی وی صبح دیروز اعتراف کرد که بعد از اینکه شیما را به خانهاش برده وی را مورد آزار و اذیت قرار داده و سپس او را به قتل رسانده و جسدش را در حیاط یک خانه واقع در خیابان گرگان دفن کرده است.
صبح شنبه متهم به همراه کارآگاهان پلیس آگاهی به خانه مورد نظر رفتند و پس از کندن حیاط جسد این دختر نوجوان در حالی که به مشتی استخوان تبدیل شده بود از داخل باغچه کشف و برای تشخیص هویت به پزشکی قانونی منتقل شد.
این پیرمرد ۶۰ ساله در تشریح جزئیات ماجرای قتل دختر ۱۵ ساله به دست وی گفت: شیما دو هفته خانه من بود شب حادثه سر موضوعی به من فحاشی کرد که عصبانی شدم و با شال خودش خفهاش کردم. بعد هم تصمیم گرفتم جسدش را مخفی کنم.
اما جسد را در حیاط خانه خودم دفن نکردم بلکه آن را به خانه پیرزنی بردم که مستأجر وی بودم کلید خانهاش را داشتم و میدانستم وی آخر هفتهها به خانه خواهرزادهاش میرود و خانهاش خالی است بنابراین همان شب جسد را به خانه او بردم و در حیاط دفن کردم. چون حیاطش پوشیده از درخت است میدانستم کسی نمیتواند در تاریکی شب مرا ببیند. بدین ترتیب مرد جنایتکار با قرار وثیقه بازداشت و روانه زندان شد.
شیما چند روز در خانهای حبس بود که در و دیوارش با پتو عایق شده بود. در خانه قاتل یک گونی کفش و لباس زنانه کشف شد! اعترافهای عجیب و غریب و دروغ قاتل از جنجالهای این پرونده بود. خانواده شیما ۱۵ ماه بهدنبال دخترشان بودند تا اینکه امروز همهچیز مشخص شد.
گفتوگو با پیرزنی که جسد در باغچه خانه اش کشف شد
پیرزنی که جسد در باغچه خانهاش کشف شده است در حالی که بسیار نگران و آشفته بود و از این موضوع ابراز بیاطلاعی میکرد گفت: چند سال قبل زمانی که بهلول سرباز بود با خواهرم آشنا شد و به او در کارهای تعمیراتی و نقاشی ساختمان کمک میکرد.
من از طریق خواهرم با بهلول آشنا شدم و او ۴ سال مستأجر خانهام در نظامآباد بود. وی در مورد اینکه بهلول کلید این خانهاش را چگونه به دست آورده ابراز بیاطلاعی کرد و گفت: از اینکه کلید خانهام را چطور بهدست آورده و چطور وارد خانهام شده اطلاعی ندارم. او مرد بیآزاری بود و هرگز فکر نمیکردم دست به چنین کاری بزند.
بهلول پس از کشف جسد شیما، در خانه مقابل بازپرس رستمی از شعبه هفتم دادسرای امور جنایی پایتخت، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی و مأموران کلانتری ۱۰۶ نامجو و تشخیص هویت به بازسازی صحنه جنایت پرداخت.