• امروز : یکشنبه - ۴ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : 23 - جماد أول - 1446
  • برابر با : Sunday - 24 November - 2024
16

راز هولناک خانه وحشت این بار از زبان یکی دیگر زنان حبس شده

  • کد خبر : 39705
  • 22 دسامبر 2021 - 11:22
راز هولناک خانه وحشت این بار از زبان یکی دیگر زنان حبس شده + عکس

تحقیقات بازپرس ویژه قتل در مورد حوادث ترسناک در خانه وحشت تهران این بار با تحقیق از زنی نجات یافته ادامه پیدا کرد. تحقیقات درباره پرونده‌ هولناک خانه وحشت با پیدا شدن جسد و دختران فراری حبس شده در خانه ای در محله ابوسعید تهران در۱۵ ‌ آذر‌ماه امسال آغاز شد .

دراین خانه بهم ریخته و وحشتناک مأموران جسد دختر جوانی را با هویت نامعلوم که در نایلون زباله‌ای بسته‌بندی شده بود کشف کردند و سعید صاحبخانه و خواهرش را به اتهام قتل، حبس غیر‌قانونی و آزار و اذیت دختران جوان بازداشت کردند.

اسرار هولناک دخمه شیطان

این پرونده هر روز اسرار تازه‌ای را بر ملا میکند یکی دیگر از زنانی که در آن خانه حبس شده‌بود، با کمک شوهرش نجات پیدا کرده است این زن جوان اهل شهرستان شاهرود است که همراه دختر چهار‌ساله‌اش در تهران به دام سعید افتاده بود این زن پس از شناسایی برای تحقیق به دادسرا احضار شد و صبح دیروز در دادسرای امور جنایی تهران از سوی قاضی محمد وهابی از وی تحقیق شد.

این زن جوان برخلاف اعترافات دو ختر جوان که مدعی بودند زن شاهرودی به خاطر اختلاف با شوهرش از خانه‌شان فرار کرده و در دام سعید گرفتار شده بود، ادعا کرد که آن روز برای دیدن دوستش به تهران آمده که گرفتار سعید شده بود. او در اظهاراتش درباره دخمه شیطان گفت : من با شنیدن اسم سعید و خواهرش ترس و لرز تمام وجودم را می‌گیرد و حالم بد می‌شود و فکر می‌کنم که مرگم نزدیک است.

رازهای خانه وحشت سعید از زبان زن حبس شده در خانه وحشت

او که یک هفته در خانه شیطان حبس شده بود گفت: من با دختر چهار ساله ام  برای دیدن دوستم به تهران رفتم و وقتی به تهران رسیدم و با شماره تلفن دوستم تماس گرفتم جواب نداد و بعد هم تلفن همراهش خاموش شد.  چندین  ساعت در تهران  خیابانها حیران و سرگردان شدم ، چون جا و مکانی نداشتم و از طرفی هم کارت شناسایی‌ام را هم به همراه نیاورده بودم و نمی‌توانستم به هتل یا مسافرخانه‌ بروم.

غروب شده بود و من و دخترم غمگین و نگران داخل پارکی در نزدیکی ترمینال نشسته بودیم سعید ما را دید و احوال ما را پرسید. او انگار خبر داشت که ما از شهرستان آمده‌ایم و جا و مکانی نداریم و وقتی برای او موضوع را توضیح دادم او گفت سرهنگ انتظامی است و می خواهد به من و دخترم جا و مکان بدهد و بعد هم کمک کند تا دوستم را پیدا کنم. اول قبول نکردم، اما او اصرار کرد و گفت همراه مادر و خواهرش زندگی می‌کند و برای اینکه اعتماد مرا جلب کند با تلفن همراه خواهرش تماس گرفت و گفت مهمان دارد و حتی تلفن را به من داد و من با خواهرش صحبت کردم و خواهرش هم با مهربانی و چرب زبانی مرا به خانه‌اش دعوت کرد.

تهیه فیلم های سیاه و سیاسی از زنان

ما به همراه سعید به خانه‌اش رفتیم و  خواهرش از ما پذیرایی کرد. خانه خیلی مرموز به نظر می‌رسید و صدا‌هایی از داخل کمد و اتاق دیگری شنیده مش شد من ترسیده بودم و می خواستم از آنجا بروم که سعید چاقویی زیر گلویم گذاشت و تهدید کرد اگر بخواهم از خانه‌اش فرار کنم یا اگر درباره این موضوع با کسی حرفی بزنم من و دخترم را می‌کشد. و همان شب با تهدید چاقو مرا آزار و اذیت کرد و از من فیلم سیاه و سیاسی تهیه کرد و تهدید کرد اگر به خواسته‌هایش عمل نکنم فیلم مرا در فضای مجازی پخش می‌کند.او مرا ساعت‌ها در توالت حبس می‌کرد و گاهی هم مرا از آنجا به داخل اتاق می‌آورد و آزار می‌داد.

برای اطلاع از جزددات این پرونده این مطلب را بخوانید. ترسناک ترین قاتل سریالی دختران فراری / چهار ماه زندگی با جسد در خانه وحشت + عکس

شوهرم مرا از آنجا نجات داد

 نا‌امید شده‌بودم و فکر می‌کردم که لحظات پایانی زندگی‌ام را در این خانه و زیر شکنجه‌های سعید باید سپری کنم، اما خدا کمکم کرد و شوهرم نجاتم داد.

وقتی آنجا اسیر بودم تمامی وسایلم در اختیار سعید و خواهرش بود و خواهرش چند باری با کارت عابر من از مغازه نزدیک خانه‌شان خرید کرده‌بود.

و شوهرم که اعلام مفقودی کرده بود که پیامک‌های برداشت حسابم به کارتش ارسال می‌شد و او هم با پیگیری همان پیامک‌ها با کمک پلیس محلی که من در آنجا حبس بودم من را پیدا کرد و همراه پلیس به در خانه سعید آمدند خواهر سعید در را باز کرد و گفت که دوست من است. شوهرم مرا از آنجا نجات داد، اما من تا الان راز آزار و اذیت و شکنجه‌های سعید و خواهرش را پنهان کرده‌بودم. چون او از من فیلم سیاه تهیه و مرا تهدید به مرگ کرده بود. آن زمان زهرا و ساناز در آنجا اسیر بودند و من به شوهرم و پلیس حرفی نزدم و آن‌ها هم حرف‌های مرا باور کردند.

روز و شب صدای ناله‌ای از داخل کمد به گوشم می‌رسید

در یک هفته ای که اسیر آن خانه بودم که روز و شب صدای ناله‌ای از داخل کمد به گوشم می‌رسید. اول با ساناز که در اتاقی حبس شده بود روبه‌رو شدم و بعد هم فهمیدم که دختر دیگری داخل کمد حبس است که کلید آن هم در دست سعید و خواهرش است. یک روز دیدم که سعید کلید را کجا مخفی کرد و وقتی او بیرون رفت کلید را برداشتم و از روی کنجکاوی در کمد را باز کردم که با زهرا روبه‌رو شدم و بعد از ترس دوباره کمد را قفل کردم و کلید را سرجایش گذاشتم.

تلاش برای کشف گوشی طلایی سعید

این زن و دختران نجات یافته از خانه وحشت در بازجویی‌هایشان گفته اند که سعید تلفن همراه مدل بالای طلایی رنگی داشته است  که با استفاده از آن فیلم های سیاه تهیه می‌کرد و داخل آن گوشی کلکسیونی از فیلم‌ها است. این درحالی است که مأموران هنوز موفق به کشف این گوشی نشده‌اند و تلاش برای کشف گوشی طلایی سعید ادامه دارد تا راز فیلم‌های سیاه وی بر ملا شود.

لینک کوتاه : https://dekhalat.com/?p=39705

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.