کتاب مردی به نام اوه اثری از فردریک بکمن ، داستان زندگی مردی را روایت می کند که همسرش را از دست داده و به تنهایی زندگی می کند .
کتاب مردی به نام اوه به محض ورود به بازار سوئد فروشی بیش از ششصد هزار نسخه را به خود اختصاص داد و در صدر پر فروش ترین کتاب های سال قرار گرفت ، این کتاب همچنین در سال ۲۰۱۴ به زبان آلمانی ترجمه و در آن کشور نیز به فروش میلیونی دست یافت.
کتاب در حال حاضر به بیش از ۳۰ زبان زنده دنیا ترجمه شده ، رتبه اول پر فروش های سوئد و نیویورک تایمز را ازآن خود کرده است .
داستان کتاب مردی به نام اوه :
داستان روزگار پیرمردی ۵۹ ساله و عبوس است که به علت داشتن سن زیاد ، از سر کار اخراج شده است .
او که بسیار عاشق همسرش بوده ، پس از مرگ وی با دنیای بیرون ارتباط برقرار نمی کند و مدام اوقات تلخی دارد .
اوه اعتقاد دارد همه چیز باید سر جای خودش باشد. او که همسرش را از دست داده و به دلیل کهولت سن از کار نیز بیکار شده احساس می‌کند کاری برای انجام دادن ندارد و به آخر خط رسیده است بنابراین مدام به خودکشی فکر می‌کند تا هر چه زودتر پیش همسرش برود. اما هر بار توسط فرد یا اتفاقی که به طور ناخواسته مانع او می‌شوند، موفق به انجام این کار نمی‌شود.
بخش هایی از کتاب :
قرار نبود زندگی اش به اینجا برسد .آدم کار می کند ، پول خانه اش را می دهد ؛ مالیات پرداخت می کند ؛ کارهایش را خوب انجام می دهد و ازدواج می کند . مگر قرار نبود در خوشی و سختی کنار هم باشند تا روزی که مرگ جدایشان کند ؟ او به یاد می آورد که دقیقا همینطور بوده ولی هیچ وقت دلش نمیخواست زنش زود تر از خودش بمیرد حتی روزی که خبر مرگش را دادند .خیال می کرد خودش مرده است . مگر غیر از این بوده ؟
در زندگی هر کسی لحظه ای وجود دارد که در آن لحظه تصمیم می گیرد می خواهد چه کسی باشد کسی باشد که بگذارد دیگران بهش بدی کنند یا نگذارد .
هر آدمی باید بداند برای چی می جنگد .
معتقد بود تمام راه ها راه هایی که آدم در طول زندگی طی می کند شخص را به طریق مختلف به چیزی می رساند که آن چیز همان مقصد شخص است .
هیچوقت نفهمید چرا مردم در کل زندگی ذهنشان را درگیر می کنند و مدام فکر و خیال می کنند ، به جای اینکه قبول کنند چجور آدمی هستند .آدم همانی است که هست و آدم کاری را می کند که می تواند بکند ،گرچه می تواند انجام آن را به دست یک آدم دیگر بسپارد .
مردی به نام اوه، رمانی پر از احساسات متضاد است که با ظرافتی مثال‌زدنی، داستانی از تنهایی، عشق، امید و طنز را روایت می‌کند. بکمن این موضوعات را به گونه ای ظریف و هنرمندانه مطرح می کند که خواننده را به تفکر وا میدارد .
