اصطلاحات و ضرب المثلها بخش بسیار مهمی از زبان انگلیسی روزمره هستند. آنها عموماً به دو حالت نوشتاری و گفتاری ارائه میشوند و از آنجایی که اصطلاحات همیشه به معنای واقعی کلمه نیستند، شما باید با پرکاربردترین اصطلاحات انگلیسی آشنا باشید تا بتوانید به درستی از آنها استفاده کنید.
اصطلاحات که در انگلیسی Idioms نامیده میشوند، را نمیتوانید با حدس زدن معنی و یا ترجمه آنها، بفهمید.
آموزش پرکاربردترین اصطلاحات انگلیسی
با یادگیری این اصطلاحات شما میتوانید در موقعیت های مختلف از آن ها استفاده کرده و یک مکالمه لذت بخش و گاه عامیانه داشته باشید.
Hit the books
این اصطلاح را مشت زدن به کتاب ترجمه می کنید، اما این یک اصطلاح محبوب میان دانشجویان است، و به معنی زیاد مطالعه کردن است.
Hit the sack
در معنی لغوی به معنی، ضربه زدن به ساک و یا یک کیسه می باشد؛ ممکن است بگویید، این چه عبارتی است و به چه دردی می خورد، اما در واقع معنی آن یعنی رفتن به رختخواب. این عبارات ریشه در گذشته و فرهنگ آمریکایی ها دارد. مثلاً زمانی که در یک مهمانی هستید و خوابتان گرفته، بسیار خسته هستید، این عبارت جای خوبی در مکالمه شما خواهد داشت تا به همگان بگویید که چقدر خسته هستید.
Twist someone’s arm
اگر این عبارت را معنی کنیم، می شود؛ چرخاندن بازوی یک نفر! ولی یک اصطلاح پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی است که به معنی متقاعد کردن یک نفر برای انجام دادن یک کار بزرگ است.
Stab one in the back
این اصطلاح به معنی پنهان کردن چاقو پشت یک فرد است، و باید بدانید که از این اصطلاح در کجا و به چه نحوی استفاده کنید، این عبارت به معنی آسیب زدن به کسی می باشد، مثلاً یک نفر به ما اعتماد کرده و ما از اعتماد او سوءاستفاده می کنیم، در واقع در اصطلاحات زبان خودمان به معنی خنجر از پشت زدن است.
Lose your touch
این عبارت به معنی از دست دادن حس در انگشتان، است و زمانی این اصطلاح زمانی کاربرد دارد که فرد استعداد و یا توانایی خود را در انجام چیزی از دست می دهد.
Sit tight
در مفهوم کلی این عبارت به معنی محکم نشستن است اما یکی از اصطلاحات پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی، است اگر فردی این عبارت را برای شما به کار برد به معنی این است که باید منتظر بمانید و صبوری کنید.
Pitch in
این اصطلاح از سری اصطلاحات پرکاربرد و رایج است و به معنی مشارکت دادن می باشد.
Get up on the wrong side of the bed
از کلمات موجود در این عبارت می توانید معنی آن را بفهمید. این اصطلاح به معنی از دنده چپ بلند شدن، است.
make a face
به معنی دهن کچی کردن
Blow it
اصطلاح از سری اصطلاح بسیارپرکاربرد و رایج به معنی از دست دادن فرصت است، گاهی وقت ها زمانی که به یک چیزی گند زدیم نیز می توانیم از این اصطلاح استفاده کنیم.
Back out
این عبارت به معنی عقب کشیدن و جا زدن می باشد.
Butter fingers
این اصطلاح پرکاربرد به معنی دست و پا جلفتی می باشد.
Take it easy
این اصطلاح یکی از پرکاربردترین اصطلاحات است که به طور معمول در یک مکالمه ممکن است چندین بار تکرار شود، معنی این عبارت، ریلکس باش، سخت نگیر، می باشد.
Get the ball rolling
از این اصطلاحات زمانی استفاده می شود که می خواهید کار جدیدی را شروع کنید و به معنی شروع کردن کاری است.
I’m broken
این عبارت در اصطلاحات پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی به معنی پول نداشتن، است.
To give somebody a hand
به معنی کمک کردن به کسی است. آمریکایی ها این اصطلاح را در مکالمات روزمره خود بسیار زیاد استفاده می کنند. مثلاً در خیابان فردی را می بینید که زمین می خورد، می توانید با استفاده از این عبارت یک مکالمه حرفه ای با او را آغاز کنید
Like the back of my hand
مهنی این جمله، یعنی مانند پشت دستم! اما این عبارت در اصطلاحات پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی به معنی این است که کسی را به خوبی بشناسید. زمانی که کسی را مانند کف دستتان می شناسید می توانید از این اصطلاح استفاده کنید.
I wasn’t born yesterday
این اصطلاح رایج بدین معنی است، موهامو توی آسیاب سفید نکردم.
?Are you happy or married
این اصطلاح در واقع همانند یک نوع شوخی است و وقتی استفاده می شود که می خواهید از وضعیت تاهل کسی با خبر باشید. در این عبارت به جای کلمه مجرد از کلمه happy به معنی شاد استفاده شده است.
Error is human
این اصطلاح در لغت به این معنی می باشد که؛ اشتباه یک انسان است. اما در معنی اصطلاح در اصطلاحات پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی به معنی این است که انسان جایز الخطا می باشد.
You cannot eat your cake, and have it too
پرکاربردترین اصطلاحات انگلیسی که در زبان فارسی نیز بسیار رایج است؛ هم خدا رو می خواهد هم خرما.
No offence
اگر بخواهید به کسی بگویید؛ دور از جون، می توانید از این عبارت استفاده کنید.
Apple of someone’s eye
این عبارت زمانی به کار می رود که یک نفر را می خواهید نورچشمی صدا بزنید.
اصطلاحاتی که به عنوان ضرب المثل می توان از آن ها استفاده کرد
No pain, no gain
نابرده رنج، گنج میسر نمی شود.
A picture is worth 1000 words
شنیدن، کی بود مانند دیدن
Actions speak louder than words
دوصد گفته، چون نیم کردار، نیست
Break the ice
یخ فردی آب شدن
Best of the worlds
همه چیز تمام
Cannot judge a book by its cover
قضاوت سطحی
Cry over spilt milk
حسرت خوردن برای چیزی که در گذشته اتفاق افتاده است.