• امروز : جمعه - ۲ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : 21 - جماد أول - 1446
  • برابر با : Friday - 22 November - 2024
18

لذت خواندن کتاب مدیر مدرسه نوشته ی جلال آل احمد

  • کد خبر : 32859
  • 28 مارس 2021 - 17:50
کتاب مدیر مدرسه

داستان کتاب مدیر مدرسه ، نوشته‌ی جلال آل احمد در سال ۱۳۳۷، نقد نظام آموزشی ایران پیش از انقلاب است. آل احمد در این کتاب به همه‌ی موضوعات دولتی اشاره می‌کند.

جلال آل احمد، موضوع رشوه‌گیری و رشوه‌دهی در ادارات و قدرت پول در تصمیم‌گیری‌های دولتی در زمان حکومت شاهنشاهی، دهه‌ی ۴۰ و ۵۰ شمسی را به تصویر می‌کشد. او در میانه‌های داستان، نقدی جدی به زاهدنما‌ها و جانماز آبکش‌ها می‌کند و بعد از امتیاز اتباع خارجی انتقاد می‌کند. در بخشی از کتاب، داستان محله را روایت می‌کند که تنها به خاطر زندگی کردن یک آمریکایی در آن به شدت آباد می‌شود و جلال این اتفاق را نادرست می‌داند.

تکنیک جلال آل احمد در داستان نویسی

تکنیک جلال آل احمد در داستان نویسی منحصر به فرد است. او در داستان‌هایش طرحی منسجم دارد. طرح منسجم داستان باعث می‌شود که خواندن این کتاب برای شما حوصله سربر نباشد و روایت خطی کتاب پر از فراز و نشیب هایی باشد که نقاط اوج داستان را به هم مرتبط می‌کند.

شخصیت پردازی جلال آل احمد بسیار گیرا است، زیرا جلال در واقع از نزدیک با شخصیت‌های کتابش در ارتباط بوده است و آن‌ها را به معنی واقعی کلمه، لمس کرده است. جلال چنان به شخصیت مدیر مدرسه پرداخته است که خواننده از همان سطرهای ابتدایی کتاب می‌فهمد که این آدم از شرایط اجتماع سرخورده و ناامید شده است و حتی تلاش‌های او برای بهبود این وضعیت کافی نیستند.

نکته‌ی جالبی که در شخصیت‌پردازی جلال آل احمد وجود دارد این است که هیچ‌کدام از شخصیت‌هایش اسم ندارند. همه‌ی آن‌ها با شغلشان شناخته می‌شوند؛ فراش اول، فراش جدید، معلم کلاس اول و …

درباره ی کتاب مدیر مدرسه

این کتاب در سال ۱۳۳۷ به چاپ رسید.
راوی داستان اول شخص است .
سبک داستان رئالیستی(حقیقت گرا) است.
نثر این کتاب نثری ساده ولی پرکشش هست.
در کتاب مدیر مدرسه، راوی با زبانی راحت با خواننده دردِ دل می­کند.

خلاصه ی کتاب مدیر مدرسه

در کتاب مدیر مدرسه  می خوانیم : معلّمی خسته از تدریس، تصمیم می­‌گیرد مدیر شود. یک آدم کارچاق­کن در کارگزینی کارش را درست می کند و معلّم دیروز می ­شود، مدیر مدرسه­ای که در دامنۀ کوه قرار گرفته. او به مدرسه قدم می­ گذارد و با هفت معلّم و دو مستخدم آشنایی می­یابد. دانش ­آموزان که ۲۳۵ نفرند، بخش دیگری از داستانند که رفتارشان با معلّم­ها و همکلاسی­های­شان و نیز وضعیت اقتصادی و اخلاقی­شان، در آغاز داستان و سپس به صورت جسته و گریخته در قسمت­های متعدد، از نگاه نویسنده توضیح داده شده است.

وضعیت جغرافیایی و اقتصادی مدرسه، از تعداد اتاق‌ها گرفته تا سرویس بهداشتی، حیاط، حوض، وسایل اندک ورزشی و همۀ آنچه که در مدرسه هست و نیست و باید باشد، در همان بازدید روز اوّل، از نگاه مدیر می‌گذرد و کمبود‌های مدرسه و فقر دانش‌ آموزان، موجب آشنایی مدیر با انجمن محلی می‌شود.

پیدا شدن چند عکس مستهجن! در دست یکی از دانش ­آموزان و اعتراض اولیای وی، مصدوم شدن معلّم کلاس چهارم، معرفی شدن یک دختر جوان برای معلّمی به دبستان، به زندان افتادن معلّم کلاس سوم، حضور حسابدارهای ادارۀ فرهنگ در مدرسه، تشکیل انجمن خانه و مدرسه، دیدار مدیر با رئیس جدید فرهنگ، افتضاح جنسی یک دانش آموز کلاس پنجم، از مهم‌ترین بخش­های داستان هستند، که بالاخره استعفای مدیر را فراهم می­آورند و باعث می­ شوند تا وی کناره­گیری خود را به رئیس فرهنگ به صورت کتبی پُست نماید.

تکه ای از کتاب مدیر مدرسه

حالا دیگر حتی وزرای فرهنگ هم اذعان می‌کنند که این اسم‌ها و فرمول‌ها و سنه‌ها و محفوظات جایی از عمر پر از بی‌کاری فردای بچه‌ها را نخواهد گرفت و ناچار باید در مدرسه هر بچه‌ای کاری یاد بگیرد. هنری، فنی، صنعتی… تا اگر از پته‌ها و کاغذپاره‌های قاب‌گرفته کاری برنیامد و میزی خالی نبود کسی از گرسنگی نمیرد.

لینک کوتاه : https://dekhalat.com/?p=32859

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.