حضرت فاطمه (س) دختر پیامبر خدا (ص) است. دوران عزاداری به مناسبت شهادت حضرت فاطمه (س) ایام فاطمیه نام دارد. اتفاقات تلخ، و دوری از پدرشرایط جسمى و وضعیت روحى حضرت را دشوارتر کرد، اما حضرت هیچ گله و شِکوهای از بیماری نداشتند.
یورش حاکمان به خانه حضرت فاطمه (س)
هنگامی که حاکمان غاصب به منزل ایشان یورش بردند، حضرت فاطمه (س) در میان درب و دیوار قرار گرفتند و آسیب دیدند که باعث وارد آمدن صدمات سخت، و ازجمله سقط جنین ایشان شد و تازیانه های بسیاری بر جان و روح ایشان نشست. همه این رویدادهای تلخ و دردناک حضرت زهرا (س) را به بستر بیماری کشاند و به شهادت ایشان منجر شد.
حضرت امام صادق (ع) در مورد علت بیمارى و شهادت فاطمه (س) مىفرمایند: سبب شهادت فاطمه (س) این بود که قنفذ (غلام خلیفه دوم) با غلاف شمشیر او را زده و بچه اش را کشت و مادرم از این جهت به بستر بیمارى افتاد.»
خوابیدن حضرت فاطمه (س) رو به قبله
حضرت فاطمه (س)، به ام سلمه فرمودند: برایم آبى آماده کن تا بدان غسل کنم، ام سلمه آب را آورد و او غسل کرد و جامه پاکى پوشید، دستور داد بسترش را در وسط اتاق بگستراند،به طرف راستش رو به قبله خوابید و دست راستش را زیر صورتش گذاشت.
در روایت دیگرى هم آمده است : حضرت به اسماء فرمودند: برایم آب آماده کن، و با آن غسل کرده و فرمودند: جامه هاى جدیدم را به من بده، بقیه حنوط پدرم را برایم بیاور و زیر سرم بگذار و مرا تنها گذاشته و از اینجا بیرون برو، مى خواهم با پروردگارم مناجات کنم. قدرى مرا به خود واگذار و بعد مرا بخوان، اگر پاسخ تو را دادم که بسیار خوب و اگر جوابى ندادم بدان که من به سوى پدر خود، (یا پروردگارم) رفتم.
مناجات حضرت فاطمه (س) قبل از شهادت
اسماء مىگوید: من از اتفاق بیرون شدم و صداى مناجات آن حضرت را مى شنیدم، آهسته به طورى که مرا نبیند وارد شدم دیدم دست به سوى آسمان دراز کرده و مى گوید: پروردگارا به حق محمد مصطفى و اشتیاقى که به دیدار من داشت، و به شوهرم على مرتضى و اندوهش بر من و به حسن مجتبى و گریهاش بر من و به حسین شهید و پژمردگى و حسرتش بر من و به دخترانم که پاره تن فاطمه مى باشند و غم و اندوهى که بر من دارند، از مى خواهم که بر گناهکاران امت محمد ترحم فرمائى و آنان را بیامرزى و به بهشت وارد کنى که تو بزرگوارترین سؤال شوندگان و مهربانترین مهربانانى.
لحظه تلخ از دنیا رفتن حضرت فاطمه (س)
اسماء پس از لحظهاى که به دستور حضرت ایشان را به حال خود واگذاشت و بعد صدا زد و جوابى نشنید، صدا زد؛ اى دختر محمد مصطفى، اى دختر گرامى ترین کسى که زنان حمل او را عهدهدار شدند، اى دختر بهترین کسى که بر ریگهاى زمین پاى گذارده، اى دختر کسى که به پروردگارش به فاصله دو تیر کمان و یا کمتر نزدیک شد، اما جوابى نیامد چون جامه را از روى صورت حضرت برداشت، مشاهده کرد از دنیا رخت بر بسته است.
او خود را به روى حضرت انداخت و در حالى که ایشان را مى بوسید، گفت: فاطمه آن هنگام که نزد پدرت رسول خدا رفتى سلام اسماء بنت عمیس را به آن حضرت برسان، آنگاه گریبان چاک زده و از خانه بیرون آمد، حسنین به او رسیده و گفتند: اسماء مادر ما کجا است؟ وى ساکت شد و جوابى نداد، آنان وارد اتاق شده دیدند حضرت دراز کشیده حسین علیهالسلام حضرت را تکان داد دید از دنیا رفته است، فرمود: اى برادر خداوند تو را در مصیبت مادر پاداش دهد.
اى مادر با من سخن بگو پیش از آن که روح از بدنم جدا شود
امام حسن مجتبی (ع) خود را روى مادر انداخته و گاهى مى بوسید و مى گفت: اى مادر با من سخن بگو پیش از آن که روح از بدنم جدا شود، و حسین جلو آمده و پاهاى حضرت را مى بوسید و میگفت: اى مادر من پسرت حسینم، پیش از آنکه قلبم منفجر شود و بمیرم با من صحبت کن.
اى دختر حضرت محمد به چه کسى تسلیت بگوئیم
اسماء به آنها گفت: اى فرزندان رسول خدا بروید نزد پدرتان على علیهالسلام او را از مرگ مادرتان خبردار کنید، آن دو از منزل بیرون رفته و صدا مى زدند:یا محمداه یا احمداه، امروز که مادرمان از دنیا رفت رحلت تو تجدید شد، بعد به مسجد رفته و على علیهالسلام را خبردار کردند حضرت با شنیدن خبر شهادت فاطمه علیهاالسلام از هوش رفت و با پاشیدن آب بر او به هوش آمد و چنین گفت: اى دختر حضرت محمد به چه کسى تسلیت بگوئیم، من همیشه به وسیله تو دلدارى داده میشدم، بعد از تو چه کسى موجب دلدارى و تسلیت من خواهد شد.
تشییع و تدفین حضرت فاطمه(س)
فاطمه(س) وصیت کرد که همسرش امام علی(ع) بدن او را غسل دهد.همچنین از اسماء بِنْت عُمَیس خواست که در غسل بدن او به امام علی(ع) کمک کند. امام علی و اسماء بر طبق وصیت فاطمه، وی را غسل دادند و کفن کردند. ایشان همچنین وصیت کرده بود او را شبانه و پنهانی دفن کنند تا ابوبکر بن ابیقحافه و عمر بن خطاب در خاکسپاری او حضور نداشته باشند. این وصیت نشانه اعتراض حضرت فاطمه به خلیفه و نارضایتی ایشان از اتفاقات پس از رحلت پیامبر(ص) دانسته شده است.
پیکرحضرت فاطمه (س) با حضور تعداد کمی همچون امام علی(ع)، حسنین(ع)، عقیل بن ابیطالب، عباس بن عبدالمطلب، عمار یاسر، مقداد بن اسود، زبیر بن عوام، ابوذر غفاری و سلمان فارسی و بدون حضور ابوبکر و عمر دفن شد. محل دفن فاطمه(س) نامعلوم است.
پس از اطلاع مردم از دفن شبانه حضرت فاطمه(س)، عمر بن خطاب خواستار نبش قبر و نماز دوباره بر فاطمه شد، ولی پس از تهدید امام علی(ع)، از خواسته خود صرفنظر کرد.
علت باخبر نکردن مردم برای تشییع
علت مخفیانه بودن مراسم نماز و خاکسپاری، وصیت فاطمه(س) بوده است؛ بنابر نقل فتال نیشابوری، فاطمه(س) به امام علی(ع) وصیت کرد هیچ یک از افرادی که به او ظلم کرده و حقش را غصب نموده بودند، بر او نماز نخوانند و در تشییع جنازهاش شرکت نکنند. همچنین وصیت کرد که او را در تاریکی شب و زمانی که مردم خوابند، دفن کنند.
محل دفن حضرت فاطمه(س)
محل دفن حضرت فاطمه(س) مکانی نامعلوم که برای آن احتمالاتی مانند خانه حضرت فاطمه(س)، روضه النبی، بقیع و خانه عقیل (بقعه ائمه بقیع) شمرده شده است. نظر مشهور میان عالمان شیعه احتمال خانه فاطمه دانسته شده است؛ اگرچه شیخ طوسی معتقد است بیشتر عالمان شیعه، احتمال روضهالنبی را قویتر دانستهاند.
سید جعفر مرتضی عاملی تاریخپژوه، تعیین قطعیِ محل قبر حضرت فاطمه(س) را ناممکن دانسته است. به اعتقاد شیخ طوسی و امینالاسلام طَبْرسی نیز، بهتر است حضرت فاطمه(س) در هر سه مکان روضهالنبی، خانه فاطمه(س) و بقیع زیارت شود. شیعیان دلیل مشخص نبودن قبر فاطمه(س) را مخفیانه دفن شدن او، به وصیت خود وی دانستهاند. به گفته آنان، فاطمه(س) به دلیل غصب خلافت از امام علی(ع)، تصرف فدک و یاری نکردن مسلمانان، وصیت کرد او را مخفیانه دفن کند.
بیشتر عالمان اهل سنت قبر حضرت فاطمه(س) را در بقعه ائمه بقیع میدانند. برخی محققان شیعه انگیزه آنان از بیان این نظر را کاستن از فشار عقیدتیِ پیروان شیعه نسبت به مخفی بودن قبر فاطمه(س) دانستهاند.