از آنجایی که بسیاری از ضربالمثلها به صورت سینه به سینه نقل میشود، ممکن است اشکالاتی در املای آن ایجاد شود و معنایی متفاوت پدید بیاورد. یکی دیگر از دلایل بروز چنین اتفاقهایی این است که برخی از واجهای فارسی، تلفظ مشترک دارند اما به یک شکل نوشته نمیشوند. برای مثال واج س دو صورت نوشتار ث و ص هم دارد. به همین ترتیب در واج ز هم این مسئله را داریم که به صورتهای ذ، ظ و ض هم در برخی کلمات مورد استفاده قرار میگیرد.
یکی از ضرب المثل هایی که حاصل این اختلاف املا و تلفظ این حروف است، ضربالمثل خواب زن چپه است. این ضربالمثل، در مواقعی به کار میرود که زنی خواب بد دیده است و اطرافیان برای دلداری دادن به او این ضربالمثل را مورد استفاده قرار میدهند و قصد دارند که به او بگویند تعبیر آن برخلاف خواب است و اتفاقی خوش میافتد.
در سالهای اخیر، این ضربالمثل به صورت خواب ظن چپه مورد استفاده قرار میگیرد تا از بار معنایی مردسالارانه و ضد زن آن کاهش یابد. این اتفاق اگرچه از نظر جامعهشناسی اتفاق خوبی تلقی میشود اما بد نیست نگاهی به پیشینه تاریخی این ضربالمثل هم بیندازیم؛ زیرا، شکل امروزی این ضربالمثل از نظر معنایی درست نیست. در ادامه تعدادی شاهد از متن های زبان و ادبیات فارسی بررسی میکنیم تا ببینیم این ضربالمثل قبل از این چگونه بهکار رفته است.
در لغتنامه چپ بودن خواب زن چطور تعریف شده است؟
کنایه است از برعکس شدن آنچه زن در خواب بیند. و در اصطلاح عامیانه وقتی بخواهند به کسی بگویند که آنچه تو فکر میکنی یا می اندیشی بر خلاف آن خواهد شد، یا آنچه تو آرزو داری عکس آن بوقوع خواهد پیوست، گویند: خواب زن چپ است؛ یعنی پندار تو مطابق واقع نیست، یا آنچه روی دهد عکس مراد و مقصود توست.
بهکاررفتن املای این ضربالمثل به صورت زن، تنها به لغتنامه محدود نمیشود. نویسندگان معاصر و کلاسیک فارسی هم از این ضربالمثل به همین شیوه استفاده کردهاند. زیرا با توجه به فرهنگ مردسالارانه رایج، زن را ضعیفتر از مردان میدانستند.
بیوگرافی فریدون فرخزاد و همسرانش/ ترور و نبش قبر در این مقاله
کتابهای دیگری که این ضربالمثل را با املای زن به کار بردهاند
- امثال و حکم، علیاکبر دهخدا، جلد دوم، صفحه ۷۴۸
- گزیده امثال و حکم، محمد دبیرسیاقی، صفحه ۷۴
- نیرنگستان، صادق هدایت، صفحه ۶۶
- باورهای عامیانه مردم ایران، حسن ذوالفقاری، علیاکبر شیری، صفحه ۵۳۳
- سووشون، سیمین دانشور، صفحه ۲۴۱
به موارد ذکر شده باید این نکته را هم افزود که این ضربالمثل در برخی گویشهای محلی مانند قوچان و بیرجند هم رواج دارد. کتابهایی که در این مقاله به آن اشاره شد، توجیه کننده نیستند که چنین ضربالمثلهای را باید مورد استفاده قرار داد. امروزه نگرش به زن و همچنین جایگاه زنان در جامعه تغییر کرده است و شاید فرصتی باشد برای آنکه دیگر از بهکاربستن این ضربالمثلها پرهیز کنیم.