“تنهایی پر هیاهو” نوشته ی “بهومیل هرابال” داستان نویس برجسته ی جمهوری چک است، هرابال علیرغم داشتن مدرک دکترای حقوق هیچ وقت از مدرکش برای اشتغال استفاده نکرد و با مشاغلی نظیر کارگری، دست فروشی، بسته بندی کاغذهای باطله و این قبیل کارهای پیش پا افتاده روزگار می گذراند، همین تجربه های مختلف کتاب را برای ما باور پذیر می کند.
کتاب “تنهایی پر هیاهو” در سالهای ممنوع القلم بودن هرابال در کشورش نوشته شده و بعد از نوشتن این کتاب به زندگی خودش خاتمه داده است.
نه آسمان عاطفه دارد و نه انسان اندیشمند
جمله ای که در چند جای کتاب بر اثر تکرار به چشم میخورد این است: نه آسمان عاطفه دارد و نه انسان اندیشمند
تنهایی پرهیاهو قصه ی زوال آدمی است. داستانی از روح انسان هایی که به اتهام تولید و نگهداری فکر در تنهایی پرهیاهو زندگی می کنند و زندگیشان نوعی مرگ تدریجی است.
خلاصه ای از کتاب تنهایی پرهیاهو
کتاب روایت مونولوگهای ( تک گویی ) درون گرایانه از یک کارگر کارگاه پِرِس و انبار کاغذ باطله می باشد و او کتابهایی را که اداره ی سانسور برای از بین بردن به زیرزمین منتقل می کند را بایدخمیر کند. آقای هانتا با خواندن همین کتاب ها، دنیا را به شکل دیگری می بیند، و با کارگران دیگر متفاوت است و در آخر بعد از ۳۵ سال کار و زندگی با کتاب ها از طرف رئیسش مجبور به تغییر کار می شود.
تکه ای از کتاب تنهایی پر هیاهو
بر عرصه ی زمین، من یگانه کسی هستم که میداند در کدام بسته بندی کاغذ باطله گوته پنهان است، در کدام شیلر، در کدام نیچه، به یک معنی در جهان من یگانه کسی هستم که هم هنرمند است هم تماشاگر.
اما کار روزانه خردم میکند، از پا می اندازدم، له و لورده ام میکند و …