حسین پناهی دژکوه (زادهٔ ۶ شهریور ۱۳۳۵ – درگذشتهٔ ۱۴ مرداد ۱۳۸۳) بازیگر، کارگردان، نویسنده، شاعر و فیلسوف اهل ایران بود.
زندگی حسین پناهی
حسین پناهی در ۶ شهریور (۱۳۳۵) در روستای دژکوه واقع در حوالی شهر سوق از توابع شهرستان کهگیلویه در استان کهگیلویه و بویراحمد زاده شد.او پس از اینکه تحصیلات ابتدایی را در بهبهان گذراند به خواست پدرش برای ادامه تحصیل به مدرسه آیتالله گلپایگانی رفت و بعد از پایان تحصیلات به محل تولدش بازگشت. او که در جامه روحانیت قصد داشت به مردم خدمت کند بر اثر اتفاقی مسیر زندگیاش را تغییر داد و ناگهان همه چیز را رها کرد و به تهران آمد و چون علاقه خاصی به هنر و بازیگری داشت در مدرسه آناهیتا نامنویسی کرد و چهار سال در آنجا مشغول فراگیری اصول بازیگری و نمایشنامهنویسی شد.پناهی علاوه بر بازیگری در حوزه شعر و شاعری هم نیز آثاری را از خود بر جا گذاشته است .وی شعر خود را به شیوه سپید و موج نو سروده است و حیرت، مرگ اندیشی، آرزوی بازگشت به روستا و کودکی مضامین شعر او است. پناهی در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد از پرکارترین و خلاقترین نویسندگان و کارگردانان تلویزیون بود.حسین پناهی در سال ۶۷ برای بازی در فیلم “در مسیرتندباد” کاندید جایزه بهترین بازیگر نقش دوم شد، ضمن اینکه در سال ۶۹ برای بازی در فیلم “سایه خیال” که بر مبنای شخصیت او نوشته شده بود، نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد و در سال ۷۱ برای بازی در فیلم مهاجران نامزد دریافت بهترین بازیگر نقش دوم شد و دیپلم افتخار جشنواره نهم فجر را برای بازی در فیلم سایه خیال دریافت کرد.
با وجود کارنامه سینمایی و تلویزیونی حسین پناهی، به نظر می رسد وی بیشتر شاعربود و این شاعرانگی در ذره ذره جانش نفوذ داشت، ضمن اینکه آثار مختلف ادبی وی نیز از این امر حکایت می کند.
شعر معاصر به وسیله نیما یوشیج پایهگذاری شد و پس از او نیز به وسیله دیگر شاعران گسترش یافت. یکی از این شاعران حسین پناهی است. پناهی از شاعرانی محسوب میشود که بیشتر اشعار خود را به شیوه شعر سپید و موج نو سرودهاست و در سرودههایش مانند بیشتر اشعار دهه ۷۰ خورشیدی چندان درگیر ادبی بودن شعر نبودهاست.
شعر پناهی از نظر صورت به سبک شعر سپید است. پناهی شاعری است که سعی دارد بیشتر به درونمایه شعر توجه داشته باشد تا اینکه خود را درگیر ظواهر شعر کند.
دوران حرفه ایی حسین پناهی
در سال ۱۳۶۱ با تئاتر وارد عرصه بازیگری شد و همزمان فیلمنامه نویسی و کارگردانی را نیز شروع کرد.
دو سال بعد یعنی در سال ۱۳۶۳ توانست با سریال محله بهداشت وارد قاب تلویزیون شود.
این مجموعه تلویزیونی به نویسندگی بیژن بیرنگ برای کودکان ساخته شد و هدفش آشنایی کودکان با «قانون» بود و تلاش میکرد تا کودکان را با مقوله “بهداشت” و کاربردش در زندگی روزمره آشنا کند.
پناهی در این مجموعه با افرادی چون زندهیاد رضا ژیان، آتیلا پسیانی، اکبر عبدی، زندهیاد حسین محباهری، فردوس کاویانی، حمید جبلی، رضا رویگری و … همبازی بود.
پس از بازی در سریال محله بهداشت چند نمایش تلویزیونی دیگر با استفاده از نمایشنامههای خودش ساخت که مدتها در محاق ماند.
او یکسال بعد در سال ۱۳۶۴ به استخدام صدا و سیما درآمد.
با پخش نمایش دو مرغابی در مه از تلویزیون که علاوه بر نوشتن و کارگردانی خودش نیز در آن بازی میکرد، خوش درخشید و با پخش نمایشهای تلویزیونی دیگرش طرف توجه مخاطبان خاص قرار گرفت.
نمایشهای دو مرغابی در مه و یک گل و بهار که پناهی آنها را نوشته و کارگردانی کرده بود، بنا به درخواست مردم به دفعات از تلویزیون پخش شد. در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد، او یکی از نوآورترین نویسندگان و کارگردانان تلویزیون بود.
در اواخر دهه ۷۰ بازنویسی فیلمنامه سریال تلویزیونی مریم مقدس را در کنار کارگردان مجموعه و حسین نوری بر عهده گرفتکه این مجموعه به یکی از سریالهای پرمخاطب تاریخی ایران بدل شد.
به دلیل فیزیک کودکانه و شکننده، نحوه خاص سخن گفتن، سادگی و خلوصی که از رفتارش میبارید و طنز تلخش بازیگر نقشهای خاص بود. اما حسین پناهی بیشتر شاعر بود؛ و این شاعرانگی در ذرهذره جانش نفوذ داشت. نخستین مجموعه شعر او با نام من و نازی در ۱۳۷۶ منتشر شد. این مجموعهٔ شعر تاکنون بیش از شانزده بار تجدید چاپ و به شش زبان زندهٔ دنیا ترجمه شدهاست.
درگذشت حسین پناهی
وی در ۱۴ مرداد ۱۳۸۳ در سن ۴۷ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت و در قبرستان شهر سوق (واقع در استان کهگیلویه و بویر احمد) به وصیت خود وی و به دلیل اینکه مادرش در آنجا دفن شده بود به خاک سپرده شد. علت مرگ وی بنا به گواهی فوت ایست قلبی بودهاست.
تاریخچه هنری حسین پناهی
۱۳۴۱
رفتن به مکتبخانه دژکوه
۱۳۴۵
اتمام دوره ابتدایی
۱۳۴۶
ترک دژکوه، رفتن به سوق
خواندن کلاس ششم
۱۳۴۷
رفتن به بهبهان و گرفتن سیکل
۱۳۵۱
رفتن به قم و طلبگی
۱۳۵۴
رها کردن درس حوزوی
سفر به شوشتر و یکسال آموزگاری در آن شهر
۱۳۵۵
اقامت در اهواز و اشتغال به شغلهای مختلف
۱۳۵۶
بازگشت به روستای دژ کوه و ازدواج با همسرش شوکت
۱۳۵۷
رفتن به اهواز و کار در کتابخانهای در آن شهر
تولد فرزند نخست (لیلا)
۱۳۵۹
رفتن به جبهه عضویت در سپاه پاسداران و فعالیت در بخشهای فرهنگی
تولد دومین فرزند (آنا)
۱۳۶۰
مهاجرت به تهران
سکونت در دربند تهران
عضویت در گروه تئاتری آناهیتا
۱۳۶۱
نخستین تجربههای نمایشنامهنویسی
نوشتن یک گل و بهار
کارگردانی نمایشنامه خوابگردها
۱۳۶۲
نوشتن آسانسور
نوشتن و کارگردانی تلهتئاتر سرودی برای مادران
۱۳۶۳
تولد سومین فرزند (سینا)
نخستین تجربههای بازی در تلهتئاترهای تلویزیونی
بازی در سریال محله بهداشت
نوشتن به سبک آمریکایی
۱۳۶۴
استخدام در صدا و سیما
بازی در سریال گرگها
نوشتن دل شیر
نوشتن دو مرغابی در مه
۱۳۶۵
نخستین بازی در سینما
بازی در فیلم سینمایی گال
بازی در فیلم سینمایی گذرگاه
بازی در تلهتئاترهای دو مرغابی در مه
۱۳۶۶
کارگردانی تلهتئاتر ماجراهای رونالدو و مادرش
بازی تلهتئاتر در آیینه خیال
۱۳۶۷
بازی در فیلم سینمایی در مسیر تندباد
بازی در فیلم سینمایی هی جو
بازی در فیلم سینمایی ارثیه
بازی در فیلم سینمایی نار و نی
نوشتن نخستین شعرها
۱۳۶۸
فوت مادر
بازی در فیلم سینمایی راز کوکب
نوشتن مجموعه شعر من و نازی
۱۳۶۹
بازی در فیلم سینمایی چاووش
بازی در فیلم سینمایی سایه خیال
دیپلم افتخار بهترین بازیگر جشنواره فجر برای فیلم سایه خیال
نوشتن پیامبران بیکتاب
۱۳۷۰
بازی در فیلم سینمایی اوینار
بازی در فیلم سینمایی مهاجر
نوشتن کابوسهای روسی
۱۳۷۱
نوشتن گوش بزرگ دیوار
بازی در فیلم سینمایی هنرپیشه
بازی در فیلم سینمایی مرد ناتمام
۱۳۷۲
نوشتن خروسها و ساعتها
انتشار کتاب من و نازی
۱۳۷۳
بازی در فیلم سینمایی آرزوی بزرگ
بازی در فیلم سینمایی روز واقعه
۱۳۷۴
نوشتن بازی و کارگردانی سریال بیبی یون برای تلویزیون، سریال توقیف و چند سال بعد نسخه سانسور شده آن از تلویزیون نمایش داده شد. (در حدود دو سوم کل مجموعه)
انتشار دو مرغابی در مه
۱۳۷۵
انتشار آلبومی از دکلمه شعرهایش با نام ستارهها
بازی در سریال دزدان مادر بزرگ
۱۳۷۶
به صحنه بردن نمایش چیزی شبیه زندگی
انتشار چیزی شبیه زندگی
انتشار بیبی یون
انتشار خروسها و ساعتها
۱۳۷۷
بازی در فیلم سینمایی کشتی یونانی
۱۳۷۸
نوشتن دیالوگهای سریال امام علی و بازی در آن
۱۳۷۹
بازی در سریال یحیی و گلابتون
۱۳۸۰
بازی در سریال آژانس دوستی
۱۳۸۱
نوشتن مجموعه نمیدانمها
بازی در سریال روزگار قریب
۱۳۸۲
بازی در سریال آواز مه
نوشتن مجموعه سالهاست که مردهام
۱۳۸۳
آغاز ضبط آلبوم دوم دکلمههایش از خرداد ماه
تصمیم برای جمعآوری مجموعه شعرهایش
پایان ضبط دکلمه شعرهایش در شب یک شنبه یازدهم مرداد
آخرین تماس تلفنی با پسرش سینا در ساعت ۹ شب چهارشنبه چهاردهم مرداد
فوت در ۱۴ مرداد ۱۳۸۳
کشف پیکرش توسط دخترش آنا در ساعت ۱۰ شب شنبه ۱۷ مرداد در خانهاش واقع در خیابان جهانآرا
معاینه پزشکی قانونی و تعیین «ایست قلبی» به عنوان علت مرگ
تدفین پیکرش در سوق به تاریخ سه شنبه بیست و یکم مرداد ۱۳۸۳
انتشار آلبوم دکلمه آخرین سرودههایش به نام «سلام، خداحافظ» در پانزدهم مهر ماه
انتشار مجموعه کامل اشعارش به نام «چشم چپ سگ» در هفت دفتر در اردیبهشت ۱۳۸۴
۱۳۹۰
انتشار دو سی دی دکلمههایش با نام راه با رفیق.
وی یک دفتر شعر و یک نوشته تئاتر به نام چیزی شبیه زندگی ۲ دارد که هنوز چاپ نشدهاند